ستون ادبی / اسطوره من ، اسطوره ما
همون يازده نفري كه هر قدمشون براي ما از سايرين متمايزه !!!!! تنها چند ثانيه كافيه تا به قامت كشيده و اون جفت چشم هايي برسم كه مصمم تر از هميشه به دوربين خيره شدند ! همون چشم هايي كه با هر نگاهشون غرور و تعصب و غيرت رو فرياد مي كنند ! شايد همين چشم ها براي اسطوره شدن كافي باشه ! شايد همين نگاه ها بتونه عهده دار اين عنوان با ارزش باشه ! اسطوره ! چه واژه ي سنگيني كه براي به دوش كشيدن عظمتش بايد خيلي لياقت داشت و چه كسي لايق تر از تو !
مگه ميشه تمام دقايق فوتبال رو تسخير كرد و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه با هر پرواز تمامي قوانين فيزيك و نيوتن رو زير سوال برد و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه با هر استارت زمين رو لرزوند و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه با هر شليك توپ دروازه ها رو از درواره بودن پشيمون كرد و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه حتي فقط با نوع استايل آه تمام مدافعين رو از نهاد بر اورد و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه تو آخرين نفس هاي باقي مونده از بازي , سرنوشت ديدار رو تغيير داد و اسطوره نبود ؟! مگه ميشه تمام ركورد ها رو پله پله فتح كرد و اسطوره نبود ؟!
مگه ميشه با قطره قطره ي خون جاري در رگها , مهمون بدن كودكان بيمار شد و اسطوره نبود ؟! از اين مگه ميشه ها فراوون هست اما چيزي كه مهمه اون نه محكم و قاطعي هست كه در جواب اون ها بايد داد ! اره تو اسطوره ي حال و آينده اي ! تو قلب تپنده ي نه فقط رئال , نه فقط مادريد كه فوتبالي ! وقتي براي دو دقيقه در آغوش كشيدنت ميشه ساعت ها و روز ها ي متمادي زنداني شدن رو با لذت تحمل كرد در اسطوره بودنت در سلطان قلب ها بودنت شكي وارد هست ؟!
چشم هاي تو , همون جفت اينه اي كه خشمش شاديش غرورش و عشقش با همه متفاوته زمان و مكان رو به سخره مي گيره و من و فقط با ديدنشون تو چارچوب قاب به اين جا مي رسونه !!!!! و باز من مي مونم و ابراز حسادتم به توپ و چمني كه تو هر روز لمسشون مي كني !!!!! :(
نویسنده : دختر دریا
بـــرق می زنیم ، چون الـمــاسیـــم